برای پدربزرگ مهربونم
نزدیک به چهل روز از رفتنت میگذره، چهل روزه که هر روز
هزاربار به یادت گریه کردم،هر صبح با یه بغض خسته بیدار شدم
و با گریه خوابیدم،سخته....سخته باور اینکه از این به بعد
تو نیستی و چراغ خونت خاموشه،
خونه ای که تو تنها دلیل روشناییش بودی....
تو فقط پدربزرگم نبودی،یه فرشته بودی....
فرشته ای که رفتنش یه حسرت بزرگ رو دلم گذاشت...
کاش آخرین بار که دیدمت دستتو میبوسیدم....کاش!!!
هربار که اومدم پیشت لاغرتر و خسته تر شده بودی
4ماه هیچی نتونستی بخوری اما صبوری کردی؛
حتی یه بار گلایه نکردی؛ یه بار آه نکشیدی...
با وجود درد بزرگت هروقت حالتو پرسیدم گفتی خوبم...
با اینکه میدیدم خوب نیستی،هروقت خواب بودی
میومدم بالای سرت وایمیستادم نگات میکردم
این آخریا آرومتر نفس میکشیدی،کوچیکتر شده بودی...
کمتر حرف میزدی و آرومتر راه میرفتی....
هیچوقت این لحظه ها یادم نمیره هیچوقت
درد کشیدنت فراموشم نمیشه.....هیچوقت
نظرات شما عزیزان:

خدایا کمک کن این بزرگای عزیزی که انقد تو این دنیا سختی کشیدن و برای ما زحمت کشیدن رو هیچوقت فراموش نکنیم...

متأسفانه دیر خبردار شدم. تسلیت منوبپذیر.
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:مرسی استاد

نمیدونم چطور میتونم آرومت کنم، من وقتی کسیو ندارم
سعی میکنم تو رویاهام حضورشو حس کنم. به رویاهام قدرت میدم.....
اونقدر که از واقعیت هم حقیقی تر میشه.........
خب من اینجوری آروم میشم.......

پاسخ:متشکر
.gif)
پاسخ:به امید خدا
.gif)
.gif)
.gif)
تسلیت میگم!
من الان 14 سالمه...8سال پیش مادربزرگم رو از دست دادم!
.gif)
حال بدی داشت!تو عالم بچگی خیلی نمی فهمیدم چیشده....اماالان 8سال گذشته و من تازه فهمیدم چیشده!تازه فهمیدم که ارامش بچگیم به خاطر چی بود!
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:کاش الان من بچه بودم.....خیلی سخته خیلی